... و بعد از آن به طهارت أعراق اصلیه رجوع کرده و بساط تنعم برچید و دست از آلایش لذائذ نفسانیه بالمره کشید و به کلی از تهیه اسباب دنیویه منقطع گردید و به خدمت جمعی از اکابر اولیاء رسید و از آن جمله سالهایی چند در تحت تربیت مرحوم اقا سید احمد کربلایی معروف به واحد العین، قرار گرفت و از صحبت آن بزرگوار به درجات اولیاء أبرار ارتقاء گزید، چندان که در تهذیب اخلاق شاگردان و مریدان و ملازمان چندی به هم رسانید.
آقا سید علی آقای قاضی درباره این استادش می فرماید:
« شبی از شبها را به مسجد سهله می گذرانیدم - زاده الله شرفا - به تنهایی به نیمه شب یکی در آمد و به مقام ابراهیم علیه السلام مقام کرد و از پی فریضه صبح در سجده شد تا طلوع خورشید. آنگاه برفتم و دیدم انسان العین و عین الانسان والانسان العین آقا سیداحمد بکاء است - قدس الله سره القدوسی -. و از شدت گریه، خاک سجده گاه گل کرده است! و صبح برفت و در حجره نشست و چنان می خندید که صدای او به بیرون مسجد می رسید» و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون.
اسوه عارفان ، ص 17 - 15