چه افتخاری برای ما طلاب بالاتر از این که حافظان حریم ولایت امیرالمومنین هستیم؟
بی تردید شما عالم شیعی ای را نمی توانید بیابید که خود را غلام مولا علی علیه السلام نداند و به این غلامی افتخار نکند.
درسی که طلاب از عالمان بزرگ شیعه در طی این قرن ها باید بیاموزند ، عشق به حضرت علی علیه السلام است .عشقی که به طلبه چنان شور و شعفی می دهد که به آسانی می تواند تمام سختی ها و مصائب را تحمل نماید و راه سعادت را بپیماید.
پیامبر صلی الله علیه و آله درباره دوستی امام علی علیه السلام این گونه می فرمایند:عنوان صحیفة المومن حب علی بن ابی طالب.سر لوحه کارنامه مومن ،دوستی علی بن ابی طالب است.(1)
هم چنین آن پیامبری که خود نیز به علی علیه السلام عشق می ورزید فرمود:
ما ثبت الله حب علی فی قلب مومن فزلت به قدم الا ثبت الله قدما یوم القیامةعلی الصراط.هرگاه خداوند عشق و دوستی علی را در دل مومنی استوار سازد و با این حال قدمش بلغزد(خطایی از او سر زند ) خداوند قدمش را در روز قیامت بر صراط ، استوار نگه می دارد.(2)
حضرت آیت الله کشمیری آن عارف کاملی که در اوج بندگی بود ، چنان شیفته و شیدای امیرالمونین بود که زبان از بیان آن قاصر است .
آیت الله کشمیری همیشه در فکر حرم امیرالمۆمنین علیه السلام و نجف اشرف و وادىالسلام بودند. وقتى سخن از دیار عاشقان مىشد، با شور و میل و با احساسى خاص از آن یاد مىکردند. این هجران سبب شد که در روح و جسم ایشان اثر بگذارد، و در خلوت خانه سکوت بنشینند.
وی می فرمود: قبر حضرت آدم و نوحعلیه السلام در کنار قبر امیرالمۆمنین علیه السلام مىباشد. آنقدر نجف مهم است که مانند مرحوم شیخ زینالعابدین مرندى که مجتهدى مسلّم و باتقوا بود، گاهى مىآمد جلو درب صحن امیرالمۆمنین علیه السلام، آن جا که گداها مىنشستند، مىنشست.
مىگفتند: آقا این جا خوب نیست؟! مىفرمود: اینجا جائى است که امام زمان (عج) و حضرت خضر به طرف حرم مىروند، من هم نشستهام تا شاید توجّهى به من کنند.
ایشان چنین گفتند:«آن قدر نجف هیبت از صاحب هیبت امیرالمۆمنینعلیه السلام دارد که اگر اعلم علما به آنجا بیایند همانند یک طلبه مىمانند».
آیت الله کشمیری چنان در عشق حضرت علی علیه السلام غرق شده بود که مرحوم جعفر آقا مجتهدىقدس سره مدفون در حرم امام رضا علیه السلام که با استاد سالها رابطه دوستى داشتند بارها گفته بوند:
«هر وقت آقاى کشمیرى را مىبینم به یاد امیرالمۆمنین علیه السلام و نجف مىافتم».
ایشان چنان از شهر عشق ، نجف اشرف سخن بر زبان می راندن که گویا در دنیا شهرى غیر از نجف اشرف وجود ندارد!
و مىفرمود: همه ایران یک نجف نخواهد شد.
مىفرمود: هر مشکلى که برایم در نجف پیش مىآمد به صحن امیرالمۆمنینعلیه السلام مىرفتم و هفت بار (نادعلىّ) مىخواندم و مشکلاتم حل مىشد.
آیت الله کشمیری شیدای حضرت علی علیه السلام بود .این شیدایی به حدی بود که مىگفت: هر وقت راه (عراق) باز شد مرا ببرید نجف. من نجف بروم همه دردهایم درمان مىشود.
کسالتشان که شدید شد، دوستان ایشان مىآمدند خدمت ایشان که طبیب بیاوریم؟ مىفرمود: طبیب من مرقد امیرالمۆمنینعلیه السلام است؛ بروم کنار حضرت امیرعلیه السلام این کسالتهایم برطرف مىشود.
نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
ایشان در این دنیا تنها حیدر کرار را می شناختند از این رو می فرمودند:
کعبه من نجف است، قبله من نجف است.
او مجنون حضرت علی علیه السلام بود . جملهاى که یکی از دوستان ایشان از وی شنیده است این است :
«من آرزو دارم روزى برگردم نجف، با ریشم آن حرم را جارو کنم».
منبع: سایت تبیان
پی نوشت:
1-میزان الحکمه/ج1 /ص293/ح1024
2- میزان الحکمه/ج1 /ص293/ح1025
منابع:
1-میزان الحکمه /محمدی ری شهری/دارالحدیث/1387
2-پایگاه فرهنگی مذهبی عرفان کشمیری
تهیه و فرآوری: مهدی صدری، گروه حوزه علمیه تبیان
بسم الله الرحمن الرحیم
.. در اوان جوانی در دروس عالی خارج فقه و اصول اساتید حوزه کهن نجف همچون آیات عظام سید ابوالقاسم خویی، سید عبدالاعلی سبزواری، شیخ علی محمد بروجردی و میرزا حسن بجنوردی حاضر شد و با جدیت و تلاش شگرف به تحصیل علوم و معارف اسلامی همت گمارد و در اندک زمانی اجازه اجتهاد از آیة الله خویی دریافت نمود. حجة الاسلام و المسلمین مروی نقل کرد:
آیة الله خویی به آقای کشمیری فرموده بود: « حُرم علیک التقلید.»
همزمان با تحصیل علوم ظاهری در فراگیری علوم غریبه نیز شائق بود و در فرصتها و اوقات مقتضی بسیاری از رشته های علوم غریبه چون جفر، علم اعداد، تکسیر، حروف، زبر و مبنیات و مربعات و اسماء الله را از افراد متعدد فرا گرفت و تبحر خاصی در آنها پیدا کرد.
اسوه عارفان ص 185 - 184
بسم الله الرحمن الرحیم
... مرحوم آیة الله سیدعبدالکریم کشمیری در چنین دودمان علمی و پرهیزکاری در سال 1346 ق در نجف اشرف دیده به جهان گشود، والد فاضلش به جهت علاقه وافر به استادش آیة الله مؤسس شیخ عبدالکریم حائری یزدی نام فرزند دلبندش را عبدالکریم گزارد، مادرش دختر آیة الله العظمی آقا سیدکاظم طباطبائی یزدی صاحب عروة الوثقی بود و از مخدرات فاضله و جلیله عصر خود به شمار بود، دوران کودکی در دامان پر مهر و محبت پدر و مادر سپری شد؛ مطابق کشش درونی و سیره خانوادگی تحصیلات مقدماتی حوزوی در ابتدای سنین خرسالی آغاز شد، ابتدا والدش دروس مقدمات فارسی و عربی را بدو آموخت، سپس متون متوسط و عالی سطح را از اساتید مبرز حوزه نجف همچون حضرات آیات شیخ مجتبی لنکرانی و شیخ راضی تبریزی (مکاسب)، شیخ محمدتقی بهجت فومنی (رسائل)، شیخ محمدحسین طهرانی از افاضل تلامذه آخوند خراسانی (کایة الاصول)، حاج فیض خراسانی ( منظوه سبزواری )، شیخ صدرا بادکوبی (متون فلسفی ) و شیخ عبدالحسین رشتی (اسفار) فرا گرفت. ...
اسوه عارفان ص 184 - 183
بسم الله الرحمن الرحیم
... مرحوم سیدحسن از او می خواهد که عمل خارق العاده خود را انجام دهد و او با انجام عملیات خاص، چند متر از زمین بلند شده و به طرف آسمان صعود می کند، همزمان با ایستادن مر ناصبی در آسمان مرحوم سیدحسن نیز دعایی خوانده و کفش خود را به طرف او پرتاب می کند کفش در بالای سر او قرار گرفته و همانند اینکه در دست کسی قرار گرفته بطور مرتب بر سر مرد ناصبی فرود می اید و ضربات متعددی بر سر او - در حالی که به پائین کشیده می شد - وارد می شود تا اینکه با ذلت و حقارت بر زمین خورده و نقش بر زمین می گردد.
مرحو آقا سیدحسن در کربلا سکونت و به تدریس فقه اشتغال داشت، از مهمترین شاگردانش می توان از حضرات آیات شیخ غلی زاهد قمی، حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی - مؤسس حوزه علمیه قم - و سیدمحمد هادی رضوی کشمیری نام برد. وی بسیار زیبا و وجیه بود چنانکه از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی نقل شده است که در سر درس ایشان نمی دانستم به درس استاد توجه کنم و گوش فرا دهم و یا روی زیبای او را تماشا کنم. مرحوم آقای سیدحسن کشمیری در ششم صفر 1328 ق وفات یافت و در رواق امام حسین علیه السلام به خاک سپرده شد.
اسوه عارفان ص 182 - 181
بسم الله الرحمن الرحیم
آیة الله آقا سید حسن رضوی قمی کشمیری - جد معظم له - از افاضل علمای شیعه در نیمه اول سده چهاردهم هجری بشمار است، در اصل قمی و از اولاد حضرت موسی مبرقع مدفون در قم بود، والدش سید عبدالله نیز عالمی بزرگ بود چنانکه از او با عنوان «علامه» یاد می کرد، پس از اتمام تحصیلات عالیه علمی در محضر مولی حسین فاضل اردکانی و مولی محمد تقی هراتی و نیل به مدارج رفیع برای تبلیغ و اشاعه مذهب فقه جعفری به سرزمین کشمیر که از دیرباز به «ایران دوم» معروف شده مسافرت نمود؛ وی عالمی زاهد، فقیهی استوار و صاحب کرامات و مشاهدات غیبی بود و حکایات متعددی در این باره از او نقل شده است، چنانکه معروف است در جریان مناظره و احتجاج با یکی از علمای ناصبی منطقه، شخص مزبور ادعا می کند من می توانم از زمین بلند شده و به آسمان بالا روم و آن را دلیلی قاطع بر اثبات مذهب باطل خود می پنداشت. ...
ادامه دارد...